جدول جو
جدول جو

معنی پیوسته گردانیدن - جستجوی لغت در جدول جو

پیوسته گردانیدن
متصل کردن پیوسته کردن، پیاپی کردن متواتر کردن: ادرار پیوسته گردانیدن عطا، رسانیدن ایصال: پیوسته گرداند نبشته ترا در همه احوال بما
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پیوسته شدن متصل شدن ملحق گردیدن، متواتر شدن پیاپی شدن: چون خداوند را فتحها پیوسته گردد، رسیدن واصل گردیدن: برکات آن بما رسد و بفرزندان ما پیوسته گردد
فرهنگ لغت هوشیار